ما که از سوز تو در گریه از هلالی جغتایی غزل 214

هلالی جغتایی

آثار هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

ما که از سوز تو در گریه زاریم چو شمع

1 ما که از سوز تو در گریه زاریم چو شمع خبر از سوختن خویش نداریم چو شمع

2 پیش تیغ تو سر از تن بگذاریم ولی شعله شوق تو از سر نگذاریم چو شمع

3 تاب هنگامه اغیار نداریم، که ما کشته و سوخته خلوت یاریم چو شمع

4 هست چون آتش ما بر همه عالم روشن سوز خود را بزبان بهر چه آریم چو شمع؟

5 ای نسیم سحر، از صبح وصالش خبری تا همه خنده زنان جان بسپاریم چو شمع

6 ما که داریم دل و دیده پر از آتش و آب چون نسوزیم و چرا اشک نباریم چو شمع؟

7 سوخت صد بار، هلالی، جگر ما شب هجر ما جگر سوخته این شب تاریم چو شمع

عکس نوشته
کامنت
comment