-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سوی خم می این دل مخمور فرستیم پروانه ی خود را به سوی طور فرستیم
2 از صحبت هم، ذوق بود تنگدلان را برخیز سلیمان که پی مور فرستیم
3 ساقی ز سفال سر خم باده به ما ده تا ساغر چینی سوی فغفور فرستیم
4 سروی چو تو در گلشن فردوس ندیده ست در جلوه درآ تا ز پی حور فرستیم
5 مشتاق ترا تحفه همین عرض نیاز است جان خود چه بود تا ز ره دور فرستیم
6 دل را به سوی کوی تو، چون طفل دبستان از بس ز تو رنجیده، به صد زور فرستیم
7 از نیش حریفان جهان تا شود آزاد دل را به نهانخانه ی زنبور فرستیم
8 ما را بجز از روح نظیری نشناسد فیروزه ی خود را به نشابور فرستیم
9 خواندیم سلیم این غزل تازه به حاسد تا مرهم الماس به ناسور فرستیم