- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سینه ریشانیم و دارد آن دهن درمان ما ای نمکدان لب لعل تو مرهم دان ما
2 دامن ما ز انتظار لخت دل چون لاله سوخت خار راه گریه باشد تا به کی مژگان ما
3 شعله می لرزد ز غیرت همچو شاخ سرخ بید هر کجا در جلوه آید پیکر عریان ما
4 با چنین عمری که ما با حال خود درمانده ایم کس نمی داند چه می خواهد اجل از جان ما
5 طبع ناهموار را اصلاح نتوانست کرد همچو موج از شرمساری آب شد سوهان ما
6 نیست تنها جلوه گاهش روی دریا همچو خضر در بیابان بیشتر پیدا شود طوفان ما
7 گرچه عریانیم، خالی از رعونت نیستیم پوست بر اندام باشد جامهٔ چسبان ما
8 چون کهنسالان برون آرد مگر دندان نو تا کلید بخت بگشاید در زندان ما
9 بر سر خوان وصال از حسرت دوشین سلیم در دهن چون شبنم گل آب شد دندان ما