کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

خواهیم نقد جان و سر در پای از کمال خجندی غزل 843

غزل 843 ام از 1252 غزلیات

خواهیم نقد جان و سر در پای جانان ریختن

1 خواهیم نقد جان و سر در پای جانان ریختن بر خاک کویش خون و اشک از چشم گریان ریختن

2 هر گرد دردی کز ره سوداش گرد آورد جان در خاک هم نتوانم آن از دامن جان ریختن

3 مجروح نیر غمزه را گفتی ز لب سازم دوا سودی نمی دارد نمک بر زخم پیکان ریختن

4 بر خوان حسن خود نکو کردی پریشان زلف را عادت بود بر روی خوان سبزی پریشان ریختن

5 زینسان که دامنهای زلف از جان و دل پر کرده ای جانهای ما در زیر پا خواهی ز دامان ریختن

6 تا بر درت هر کس روان چون آب چشمم نگذرد بر خاک آن ره خارها خواهم ز مژگان ریختن

7 از گریه آب از خانه چشم کمال أمه برون باشد خرابی خانه را اکثر ز باران ریختن

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خواهیم نقد جان و سر در پای جانان ریختن

شاعر شعر خواهیم نقد جان و سر در پای جانان ریختن چه کسی است ؟

شاعر شعر خواهیم نقد جان و سر در پای جانان ریختن کمال خجندی می باشد.

شعر خواهیم نقد جان و سر در پای جانان ریختن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر خواهیم نقد جان و سر در پای جانان ریختن چیست ؟

قالب شعر خواهیم نقد جان و سر در پای جانان ریختن غزل است

مضمون اصلی شعر خواهیم نقد جان و سر در پای جانان ریختن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر