1 ما بندگی آن رخ زیبات کنیم و آزادگی طرهٔ رعنایت کنیم
2 شطرنج غمت مدام چون ما بازیم باید که دلت نرنجد ار مات کنیم
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 هر ناله که بر سر شتر میکردم در پای شتر نثار دُر میکردم
2 هر چاه که کاروان تهی کرد ز آب من باز به آب دیده پر میکردم
1 گر من به مثل هزار جان داشتمی در پیش تو جمله بر میان داشتمی
2 گفتی دل هجر هیچ داری گفتم گر داشتمی دل دل آن داشتمی
1 سرمایهٔ خرمی به جز روی تو نیست و آرامگه خلق به جز کوی تو نیست
2 آن جفت که طاق است قد و سایهٔ توست وان طاق که جفت است جز ابروی تو نیست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **