1 والا مردست بوالفضایل زیبا مردست بوالفضایل
2 ما مرد نه ایم هیچ بی او بی ما مرست بوالفضایل
3 مردان نکنند کار تنها تنها مردست بوالفضایل
4 هر جا که چو زن شود همه مرد آنجا مردست بوالفضایل
5 زن روسبیی بود که گوید رعنا مردست بوالفضایل
1 کس را بر اختیار خدای اختیار نیست بر دهر و خلق جز او کامگار نیست
2 قسمت چنان که باید کردست در ازل و اندیشه را بر آنچه نهادست کار نیست
1 تا تو را در جهان بقا باشد عز و اقبال در قفا باشد
2 ای بزرگی که تابش خورشید پیش رای تو چون سها باشد
1 آمد فرج ما ز ستم های ستمکار چون بوالفرج رستم آمد سر احرار
2 زین پس نرود پیش به ما برستم کس بر ما نشود هیچ ستمگر به ستم کار