جویای تبریزی

جویای تبریزی

جویای تبریزی
جویای تبریزی

در راه تو گه جان و گهی سر از جویای تبریزی غزل 812

غزل 812 ام از 1266 غزلیات

در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم

1 در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم آن چیز که داریم میسر بفشانیم

2 چون نخل که آبی خورد و میوه دهد بار از هر ستانیم نکوتر بفشانیم

3 ما ابر بهاریم که از همت سرشار گیریم دمی آبی و گوهر بفشانیم

4 دیگر ز زمین جز گل خورشید نروید بر خاک چو درد ته ساغر بفشانیم

5 از موج سرشکی که نهان در جگر ماست بر زخم دل غم زده نشتر بفشانیم

6 آنیم که در گریه به هر چشم فشردن لخت جگری از مژهٔ تر بفشانیم

7 زین آتش پنهان که بود در جگر ما جویا! چه سرشک؟ از مژه اخگر بفشانیم!!‏

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم

شاعر شعر در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم چه کسی است ؟

شاعر شعر در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم جویای تبریزی می باشد.

شعر در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم چیست ؟

قالب شعر در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم غزل است

مضمون اصلی شعر در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر