باده خوریم ز اول از حکیم نزاری قهستانی غزل 380

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

باده خوریم ز اول شب تا دم صباح

1 باده خوریم ز اول شب تا دم صباح مستی کنیم چون شتران علم جناح

2 زاهد که دل به شاهد دنیا دهد کجا در خانقه بماند و در خلوت و صلاح

3 با دوست بایدم که چو بی دوست هیچ نیست آسایشی ز زندگی و راحتی ز راح

4 گویند می مخور که حرام است بل که خوک بر مستحق به وقت ضرورت بود مباح

5 ما آب خوریم و تو خون می خوری به جهل عین عقوبت است و گمان می بری فلاح

6 عهد وفا ز مردم نا کس طمع مدار هرگز تو بوی مشک شنیدی ز مستراح

7 قلاّش خوان مرا نه نزاری و لایق است این نام عاشقانه که خود کردم اصطلاح

عکس نوشته
کامنت
comment