باده می ریزند صافی دم بدم از قاسم انوار غزل 33

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

باده می ریزند صافی دم بدم در جام ما

1 باده می ریزند صافی دم بدم در جام ما تا چه خواهد شد ز جام یار ما انجام ما؟

2 ما همه مستیم از آن دولت که بنمودی جمال همچو دولت ناگهان مست آمدی بر بام ما

3 چون سر از خاک لحد در حشر بردارم ز خواب مست و حیران تو باشد جان درد آشام ما

4 لب بلب ما مست آن احسان جاویدان شدیم ساقی از جام لبالب می دهد انعام ما

5 عقل ما در راه او سرگشته و حیران بماند در حقیقت عشق باشد هادی اسلام ما

6 ما نشان و نام خود در راه او در باختیم بعد ازین تا خود که گوید از نشان و نام ما؟

7 جان قاسم عرق منت گشت از سر تا بپا کز کرامت آب رحمت ریخت او در جام ما

عکس نوشته
کامنت
comment