جامی

جامی

جامی
جامی

باده تا چاشنیی زان لب چون نوش گرفت از جامی غزل 217

غزل 217 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

باده تا چاشنیی زان لب چون نوش گرفت

1 باده تا چاشنیی زان لب چون نوش گرفت آتش از رشک به جان من مدهوش گرفت

2 همت من که فلک غاشیه اش داشت به دوش عاقبت غاشیه عشق تو بر دوش گرفت

3 لاف با لطف بناگوش تو چون سیم زده ست زر پی عذر چرا حلقه شد و گوش گرفت

4 دوش تا صبحدم از یاد تو بی خود بودم امشبم باز همان بی خودی دوش گرفت

5 خواهم از رشک قبا جامه جان چاک زدن که چرا قد تو را تنگ در آغوش گرفت

6 عشقت از درد سر هوش و خرد بود به تنگ دل من ترک خرد کرد و کم هوش گرفت

7 جامی از ظلم تو ای ماه سپاهی خواهد دامن شاه عطاپاش خطاپوش گرفت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر باده تا چاشنیی زان لب چون نوش گرفت

شاعر شعر باده تا چاشنیی زان لب چون نوش گرفت چه کسی است ؟

شاعر شعر باده تا چاشنیی زان لب چون نوش گرفت جامی می باشد.

شعر باده تا چاشنیی زان لب چون نوش گرفت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر باده تا چاشنیی زان لب چون نوش گرفت چیست ؟

قالب شعر باده تا چاشنیی زان لب چون نوش گرفت غزل است

مضمون اصلی شعر باده تا چاشنیی زان لب چون نوش گرفت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی