-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رخت را ماه میگفتیم اگر مه داشت پیرایه قدت را سرو میگفتیم نبود ار سرو را سایه
2 نزاده دایه امکان دگر طفلی بدین خوبی تعالیالله ار این طفل و هزار احسن بر این دایه
3 به فال وصل بگشودم نقاب از مصحف رویت ز بسمالله ابرویت درآمد اول آیه
4 نهادم دل به ابرویت که از کشتن شوم ایمن ندانستم که با ترکان چشمت گشته همسایه
5 دهد بر باد آب دیده خاک هستی ما را بلی ویران شود آن خانه کابش هست در پایه
6 طمع از وصل ببریدم چو روی خوب تو دیدم ندارد نقد جان قدری و حسن تو گرانمایه
7 به بازار محبت باختی (صامت) دل و دین را عجب در عشق خوبان شد نصیب سود و سرمایه