- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بپوش خط بناگوش نازنین کسی که نیست ایمن ازین فتنه عقل و دین کسی
2 به کین هیچکسان برمیان کمر بستی کمر نبسته چو تو هیچ کس به کین کسی
3 به آن صلایه اقبال هر سری نه سزاست مباد خاک درت صندل جبین کسی
4 به دستیاری دولت فلک سبیکه سیم چو ساعدت ننهاده در آستین کسی
5 به خاک سوخته جانا مکن خرام مباد رسد به دامن تو آه آتشین کسی
6 حریم خاص تو خواهم تمام روی زمین نخواهمت که نهی پای بر زمین کسی
7 به زیر طره تو کرده جای خال سیاه چو هندویی که نشسته ست در کمین کسی
8 خوش است عالم از انفاست ای صبا گویی گشاده ای گره از جعد عنبرین کسی
9 بس است خاطر سحرآفرین تو را جامی چه حاجت است درین سحرت آفرین کسی