در دیدهٔ دیده دیدهٔ از اوحدالدین کرمانی رباعی 27

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانی

اوحدالدین کرمانی

در دیدهٔ دیده دیدهٔ دیده بپوش

1 در دیدهٔ دیده دیدهٔ دیده بپوش تا زهر تو قند گردد و نیش تو نوش

2 یک بودهٔ دیده و بنهاده دو گوش بینایی مکن دیده و گویای خموش (؟)

عکس نوشته
کامنت
comment