- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما را نمی رود نفسی یاد او ز یاد یارب که یاد او ز دل خسته کم مباد
2 هر چند اعتقاد تو با ما درست نیست هردم زیادتست مرا با تو اعتقاد
3 من جز به یاد تو نزنم یک دم و تو را یک دم نیاید از من آشفته حال یاد
4 پیوسته شادی تو اگر در غم منست هرگز دلم بجز غم عشقت مباد شاد
5 بیداد می کشم ز غمت بر امید آنک روزی به خوشدلی بستانم ز وصل داد
6 از درد هجر اگرچه گرفتار محنتم هرگز ز روزگار تو را محنتی مباد
7 کشتی به تیغ هجر من مستمند را این رخصتت به خون دل عاشقان که داد
8 در لطف و دلبری چو تو فرزند خوبروی از مادر زمانه به نیک اختری نزاد
9 جانم ز اشتیاق فلانی به لب رسید یارب بلای عشق که اندر جهان نهاد
10 بر روز وصل دوست نداریم دست رس یک شب ز روی لطف خدا روزیم کناد
11 حال جهان چو خال تو یکباره تیره گشت تا شور زلف دلکش تو در جهان فتاد