مست بودیم بگلبانگ تو هشیار از قاسم انوار غزل 460

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

مست بودیم بگلبانگ تو هشیار شدیم

1 مست بودیم بگلبانگ تو هشیار شدیم خفته بودیم بآواز تو بیدار شدیم

2 شوری از میکده عشق تو در جان افتاد فارغ از خرقه و سجاده و زنار شدیم

3 همه گفتند که: او عازم خمار شدست کف زنان رقص کنان بر در خمار شدیم

4 چون بدیدیم که وصل تو بما می نرسد با دل شیفته خوش بر سر زنهار شدیم

5 من چه گویم که: نسیمی ز وصال تو وزید؟ خار بودیم و لیکن همه گلزار شدیم

6 غیر تو با تو حجابست، بجایی نرسید پشت پایی بزدیم از همه بیزار شدیم

7 پرتو روی تو بر چهره زردم افتاد از صفای رخ تو قاسم انوار شدیم

عکس نوشته
کامنت
comment