1 بزم رقصی زا ن نگار سیمبر می خواستیم پیچ و تاب زلف با موی کمر می خواستیم
2 تا زبان شکوهٔ بیداد را سامان دهیم غنچه آسا یک بغل لخت جگر می خواستیم
3 می کند فیض ریاضت نفس کافر را علاج از شکست خویش بر دشمن ظفر می خواستیم
4 تا نیفشانندش از دامان دلها چون غبار نالهٔ جوشیده از جیب اثر می خواستیم
دیدگاهها **