دست شوقی با گریبان از رضی‌الدین آرتیمانی غزل 64

رضی‌الدین آرتیمانی

آثار رضی‌الدین آرتیمانی

رضی‌الدین آرتیمانی

دست شوقی با گریبان آشنا می‌خواستیم

1 دست شوقی با گریبان آشنا می‌خواستیم جامهٔ جان در غم عشقی فنا می‌خواستیم

2 دیده گریان، سینه سوزان، دل تپان، جان مضطرب شکر للّه یافتیم آنچ از خدا می‌خواستیم

3 خود عیان بود آنچه می‌جستیم او را در نهان پیش ما بود آنچه او را از خدا می‌خواستیم

4 تا شود بی‌ظرفی این ناحریفان آشکار جرعه‌ای زان بادهٔ مردآزما می‌خواستیم

5 معتکف بوده است در جان آنکه جان جویاش بود هم‌نشین بودست با ما آنکه ما می‌خواستیم

6 غیرت اغیار در گوش رضی شد پای‌بند ورنه ما آمادگی را از خدا می‌خواستیم

عکس نوشته
کامنت
comment