- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما را رخ آن نگار بایستی آن شاهد روزگار بایستی
2 گویند حدیث یار خود ناری اول باید که یار بایستی
3 در دست و دلم ز روضه وصلش چون گل نرسید خار بایستی
4 آید بر من شکار دل وقتی بازش هوس شکار بایستی
5 دل بردی به عشوه بردی جان این عشوه خوش دو بار بایستی
6 گویند ز عشق درد دل خیزد این درد دلم هزار بایستی
7 نهمار خوش است لیک پاینده چون دولت شهریار بایستی