دی گذشتیم برآن دلبرو گفتیم دعا از جامی غزل 4

دی گذشتیم برآن دلبرو گفتیم دعا

1 دی گذشتیم برآن دلبرو گفتیم دعا قال من انتم قلنا فقراء غربا

2 فقراییم و عجب آنکه نخواهیم ز تو هیچ حاجت که تویی در دو جهان حاجت ما

3 غرباییم و نداریم بجز تو وطنی چند باشیم چنین از وطن خویش جدا

4 به فقیران نظری کن که به تأیید نظر برمس فقر فقیران تویی اکسیر غنا

5 بر غریبان گذری کن که به تشریف قدوم از دل تنگ غریبان تو بری بارعنا

6 گرچه در میکده عشق هزاران راه است هست نزدیکترین راه ره فقر و فنا

7 جامی این راه بجز راه سبکباران نیست دامن از خویش بیفشان و درین راه درآ

عکس نوشته
کامنت
comment