-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رفتیم، اگر چه دل به غمت دردمند بود در چین طره تو اسیر کمند بود
2 بلبل به آه و ناله چمن را وداع کرد کان بزم را ترانه او ناپسند بود
3 دشوار مینمود سفر با فراغ بال چون مرغ دل به دام کسی پای بند بود
4 القصه، در فراق سرآمد شمار عمر سرمایه وصال که داند که چند بود
5 راضی نشد که تکیه زند بر سریر ملک درویش را که پایه همت بلند بود
6 خوش کردی ای رقیب، که آتش زدی بدل کاین داغ بر جراحت ما سودمند بود
7 شاهی بهیچ روی ز تاب غمت نجست عمری اگر چه بر سر آتش سپند بود