اصلا بمی شکایتی از غم از جویای تبریزی غزل 870

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

اصلا بمی شکایتی از غم نکرده ایم

1 اصلا بمی شکایتی از غم نکرده ایم هرگز ز زخم شکوه به مرهم نکرده ایم

2 ما در مصاف همدم شمشیر جرأتیم بازوی عجز پیش کسی خم نکرده ایم

3 پیوسته تلخ کام نشاط است امید ما ما لب چشمی ز چاشنی غم نکرده ایم

4 تنها ز دل بخون تمنا طپیده ایم بیگانه را به راز تو محرم نکرده ایم

عکس نوشته
کامنت
comment