- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما در دل و جان آتش سودای تو داریم و اندر دو جهان عشق و تمنای تو داریم
2 مستیم بحدی که سر از پای ندانیم شب تابسحر بانگ علالای تو داریم
3 هرکس بجهان رو بمرادیست، فاما ما در دو جهان ذوق تماشای تو داریم
4 شب تا بسحر خواب نداریم و نه آرام با دل همه شب قصه غمهای تو داریم
5 زاهد چه شناسد بهمه حال که دایم در دیده جان نور بجلای تو داریم؟
6 عقل آمد و با عشق همی گفت که: زنهار! می گفت بدو عشق: چه پروای تو داریم؟
7 قاسم ز سر کوی تو هرگز نشود دور چون در دو جهان رو بتولای تو داریم