زان لب شکّرفشان شوری به از حزین لاهیجی غزل 91

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

زان لب شکّرفشان شوری به جان داریم ما

1 زان لب شکّرفشان شوری به جان داریم ما یک نیستان ناله در هر استخوان داریم ما

2 در بغل چون صبح، چاک بی رفویی بیش نیست گر لباس هستی دامن فشان داریم ما

3 نیست ممکن نغمهٔ شوقی به کام دل زدن در قفس تا خار خار آشیان داریم ما

4 تار وپود مخمل هستی بساط غفلتیست از سر هر مو، رگ خواب گران داریم ما

5 چهره، ای خورشیدسیما لمحه ای از ما مپوش شبنم آسا یک نگاه ناتوان داریم ما

6 تا نفس باقیست از مهر و وفا خواهیم گفت این نصیحت را ز یار مهربان داریم ما

7 دامن آلودهٔ ما را حزین از کف مده خرقه از پیر خرابات مغان داریم ما

عکس نوشته
کامنت
comment