-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل به آب خضر و عمر جاودان نسپرده ایم جز به خاک آستانت نقد جان نسپرده ایم
2 حاش لله گل کند بوی شکایت از لبم ما وفاداری به آن نامهربان نسپرده ایم
3 در حریم آشنایی جان و دل بیگانه اند راز پنهان را به این نامحرمان نسپرده ایم
4 می خلد از نیشتر افزون رگ غفلت به دل نبض آگاهی به این خواب گران نسپرده ایم
5 آرزوی جنت از کوی تو ما را ره نزد درکف اندیشهٔ باطل، عنان، نسپرده ایم
6 دوری از حد رفت، رحمی بر دل زار حزین اینقدرها، ما به خود تاب و توان نسپرده ایم