دل به آب خضر و عمر جاودان از حزین لاهیجی غزل 786

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

دل به آب خضر و عمر جاودان نسپرده ایم

1 دل به آب خضر و عمر جاودان نسپرده ایم جز به خاک آستانت نقد جان نسپرده ایم

2 حاش لله گل کند بوی شکایت از لبم ما وفاداری به آن نامهربان نسپرده ایم

3 در حریم آشنایی جان و دل بیگانه اند راز پنهان را به این نامحرمان نسپرده ایم

4 می خلد از نیشتر افزون رگ غفلت به دل نبض آگاهی به این خواب گران نسپرده ایم

5 آرزوی جنت از کوی تو ما را ره نزد درکف اندیشهٔ باطل، عنان، نسپرده ایم

6 دوری از حد رفت، رحمی بر دل زار حزین اینقدرها، ما به خود تاب و توان نسپرده ایم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر