اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی
اسیری لاهیجی

ما اختیار خویش به دست از اسیری لاهیجی غزل 362

غزل 362 ام از 685 غزلیات

ما اختیار خویش به دست تو داده‌ایم

1 ما اختیار خویش به دست تو داده‌ایم امر ترا مطیع و به جان ایستاده‌ایم

2 تا روی جان‌فروز تو بینیم هر نفس چون خاک ره ذلیل و به کویت فتاده‌ایم

3 از هست و نیست پاک بشستیم دست خویش وآنگه قدم به راه طریقت نهاده‌ایم

4 تا بوده‌ایم رند و نظرباز و عاشقیم گویی ز مادر از پی این کار زاده‌ایم

5 دیدیم بی‌گمان ز جهان حسن او عیان تا دیده یقین به جمالش گشاده‌ایم

6 با آنکه شیخ و گوشه‌نشینیم دایما در آرزوی جام می و روی ساده‌ایم

7 آزاده‌ایم از همه قیدی اسیریا زان دم که دل به دست غم عشق داده‌ایم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ما اختیار خویش به دست تو داده‌ایم

شاعر شعر ما اختیار خویش به دست تو داده‌ایم چه کسی است ؟

شاعر شعر ما اختیار خویش به دست تو داده‌ایم اسیری لاهیجی می باشد.

شعر ما اختیار خویش به دست تو داده‌ایم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر ما اختیار خویش به دست تو داده‌ایم چیست ؟

قالب شعر ما اختیار خویش به دست تو داده‌ایم غزل است

مضمون اصلی شعر ما اختیار خویش به دست تو داده‌ایم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر