1 خویش را بر محرمان آن بت چین بستهایم بلبلیم و بال بر دامان گلچین بستهایم
2 محفل روشندلان را با چراغان کار نیست خانه را از خویش چون آیینه آیین بستهایم
3 خاتم جمشید کز دست جهان گم گشته بود ما گدایان بند از او بر کاسه چوبین بستهایم
4 پای نتوانیم ازین وحدتسرا بیرون نهاد ما حنا بر پای خود در خانهٔ زین بستهایم
5 مطلب ما زین غزلگوییست ذوق خود سلیم ورنه زین ناقصحریفان، چشم تحسین بستهایم