1 ما دل به جان خریده و بر باد داده ایم مرغ حرم گرفته به صیاد داده ایم
2 سهل است با قفس، دل اگر رفت به سوی دوست ما مرغ کشته ایم که بر باد داده ایم
3 سرمایهٔ متاع محبت به دست ماست این مشتهر به گوش نفریاد داده ایم
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 منزلگه دلها همه کاشانهٔ عشق است هرجا که دلی گم شده در خانهٔ عشق است
2 ویرانهٔ جاوید بماند دل بیعشق آن دل شود آباد که ویرانهٔ عشق است
1 دلم در کعبهای رو کرد و همت جوید از دلها که خواهد ماندش از پی کعبهها در طی منزلها
2 تو افلاطون دلی، اندیشه را چین در جبین مفکن در آن وادی که جز حسرت ندانی حل مشکلها
1 تا چشم عشوه ساز تو مهمان فتنه است شیرین تبسمت نمک خوان فتنه است
2 یا رب چه فتنه ای که به عهد تو روزگار در گوشه ای نشسته و حیران فتنه است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به