- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلی داریم و ما جمعی پریشان از غم اوییم که می میرد برای درد و ما در ماتم اوییم
2 به این آمیزش و این محرمی گر تو به دیداری مکن بیگانگی غم، که ما هم محرم اوییم
3 اگر با مرد غم باشیم، تاب آریم این غم را که ناشایسته ای چند، آرزومند غم اوییم
4 بجو فرزانه ای عرفی، که گوید حالت عشقت که ما دیوانه کان هرزه گرد عالم اوییم