ما را بود ز خون جگر لاله از جویای تبریزی غزل 817

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

ما را بود ز خون جگر لاله رنگ چشم

1 ما را بود ز خون جگر لاله رنگ چشم بادا ترا ز باده بهار فرنگ چشم

2 مانند زخم دوخته نگشود بر رخم ترسیده بسکه زان بت مژگان خدنگ چشم

3 گردیده در غم تو به تاراج گریه رفت سویت ز چاک سینه گشایم چو زنگ چشم

4 در راه انتظار تو بدخو نشسته ام سر تا بپا ز شوق شدم چون پلنگ چشم

5 جویا به یاد نوگل رنگین کرشمه ام ریزد ز اشک رنگ بهار فرنگ چشم

عکس نوشته
کامنت
comment