دل به بند سر زلفین از ابن یمین فریومدی غزل 208

ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

دل به بند سر زلفین تو دادیم و شدیم

1 دل به بند سر زلفین تو دادیم و شدیم دجله بر عارض چون نیل گشادیم و شدیم

2 نشود حجره دل منزل کس جز تو از آنک بر در از مهر تواش مهر نهادیم و شدیم

3 چون نبد زهره بوسیدن دستت ما را بزمین بوس تو در خاک فتادیم و شدیم

4 ما بر آنیم که در پای تو چون ابن یمین سر فشانیم که آزاده و رادیم و شدیم

5 بگشادی ز در خویش روانم کن از آنک دل به بند سر زلفین تو دادیم و شدیم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر