جوقی قلندرانیم بر ما قلم از عبید زاکانی غزل 50

عبید زاکانی

آثار عبید زاکانی

عبید زاکانی

جوقی قلندرانیم بر ما قلم نباشد

1 جوقی قلندرانیم بر ما قلم نباشد بود و وجود ما را باک از عدم نباشد

2 سلطان وقت خویشیم گرچه زروی ظاهر لشگر کشان ما را طبل و علم نباشد

3 مشتی مجردانیم بر فقر دل نهاده گر هیچمان نباشد از هیچ غم نباشد

4 در دست و کیسهٔ ما دینار کس نبیند بر سکهٔ دل ما نقش درم نباشد

5 جان در مراد یابی در حلقه‌ای که مائیم رندان بی‌نوا را نیل و بقم نباشد

6 چون ما به هیچ حالی آزار کس نخواهیم آزار خاطر ما شرط کرم نباشد

7 در راه پاکبازان گو لاف فقر کم زن همچون عبید هر کو ثابت قدم نباشد

عکس نوشته
کامنت
comment