1 ما هیچ نداریم پسند دل تو جز یک دل و آن نیز بود منزل تو
2 گر هیچ نداریم بغیر تو، خوشیم غیر از تو چه باشد که بود قابل تو
1 اگر اینست غم عشق فزون خواهد شد اگر اینست دل غمزده خون خواهد شد
2 میکند زلف تو گر سلسله داری زینسان عقلها بر سر سودای جنون خواهد شد
1 این چه دشت است که سرتاسر آن گردی نیست که بر او دیده ی خونین و رخ زردی نیست
2 خرم آن کس که برویش ز رهت گردی هست وانکه بر دل، دگر از هیچ رهش گردی نیست