ما به شادی جهانی نفروشیم از کمال خجندی غزل 642

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

ما به شادی جهانی نفروشیم

1 ما به شادی جهانی نفروشیم دولت این است که ما یافته ایم از ستمش

2 غمش صاحب درد شناسد که چه لذت دارد آن حلاوت که به مجروح رسد از المش

3 تو بصورتگر چین باز نما عارضه خویش تا خطت بیند و از دست بیفتد قلمش

4 چون قلم بر ورق عشق نشد حرف شناس تا نشد پاک ز دیباچه هستی رقمش

5 هر که آشفته آن سلسله مشکین نیست کرده اند اهل محبت به جنون مهمش

6 سالک آنست که هر دم ز سر راه وجود ببرد جاذبه عشق بکوی عدمش

7 تا قدم بر سر هستی ننهد مرد کمال کس نخواند به جهان عاشق ثابت قدمش

عکس نوشته
کامنت
comment