عبید زاکانی

عبید زاکانی

عبید زاکانی
عبید زاکانی

ما را ز شوق یار بغیر التفات از عبید زاکانی غزل 15

غزل 15 ام از 280 غزلیات

ما را ز شوق یار بغیر التفات نیست

1 ما را ز شوق یار بغیر التفات نیست پروای جان خویش و سر کاینات نیست

2 از پیش یار اگر نفسی دور می‌شوم هر دم که میزنم ز حساب حیات نیست

3 در عاشقی خموشی و در هجر صابری این خود حکایتیست که در ممکنات نیست

4 رندی گزین که شیوهٔ ناموس و رنگ و بو غیر از خیال باطل و جز ترهات نیست

5 بگذار هرچه داری و بگذر که مرد را جز ترک توشه توشهٔ راه نجات نیست

6 از خود طلب که هرچه طلب میکنی زیار در تنگنای کعبه و در سومنات نیست

7 در یوزه کردم از لب دلدار بوسه‌ای گفتا برو عبید که وقت زکوة نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ما را ز شوق یار بغیر التفات نیست

شاعر شعر ما را ز شوق یار بغیر التفات نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر ما را ز شوق یار بغیر التفات نیست عبید زاکانی می باشد.

شعر ما را ز شوق یار بغیر التفات نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ما را ز شوق یار بغیر التفات نیست چیست ؟

قالب شعر ما را ز شوق یار بغیر التفات نیست غزل است

مضمون اصلی شعر ما را ز شوق یار بغیر التفات نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر