- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما را ز شوق یار بغیر التفات نیست پروای جان خویش و سر کاینات نیست
2 از پیش یار اگر نفسی دور میشوم هر دم که میزنم ز حساب حیات نیست
3 در عاشقی خموشی و در هجر صابری این خود حکایتیست که در ممکنات نیست
4 رندی گزین که شیوهٔ ناموس و رنگ و بو غیر از خیال باطل و جز ترهات نیست
5 بگذار هرچه داری و بگذر که مرد را جز ترک توشه توشهٔ راه نجات نیست
6 از خود طلب که هرچه طلب میکنی زیار در تنگنای کعبه و در سومنات نیست
7 در یوزه کردم از لب دلدار بوسهای گفتا برو عبید که وقت زکوة نیست