تا خزان آمد گل کامی نچیدیم از جویای تبریزی غزل 958

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

تا خزان آمد گل کامی نچیدیم از چمن

1 تا خزان آمد گل کامی نچیدیم از چمن غنچه تا نشکفت روی دل ندیدیم از چمن

2 رنگ گل در چشم ما از بو سبک جولانتر است تا حدیث بی ثباتیها شنیدیم از چمن

3 نسخهٔ اوراق گل را بارها گردیده ایم معنی بی اعتباری را رسیدیم از چمن

4 ناز بی اندازه را طاقت ندارد وحشتم ما ز شور نالهٔ بلبل رمیدیم از چمن

5 در گلستان گرچه هر گل را جدا کیفیت است ما پریشان خاطران سنبل گزیدیم از چمن

6 چهره شد با نونال ما گلشن از سرکشی ما مگر امروز جویا کم کشیدیم از چمن؟

عکس نوشته
کامنت
comment