ما را سر و کار با نگاریست از جهان ملک خاتون غزل 242

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

ما را سر و کار با نگاریست

1 ما را سر و کار با نگاریست دل در خم زلف غمگساریست

2 از موکب لشکر فراقش بر دیده ی عشق من غباریست

3 با بار فراق اوست کارم بنگر که چه طرفه کار و باریست

4 کس نیست که با غمش بگوید ما را بجز انده تو کاریست

5 خرّم دل عاشقی که او را در روز وصالش اختیاریست

6 حال دل تنگ من چه پرسی آشفته ی طرّه ی نگاریست

7 در مردم چشم خویش دیدم از خط تو تیره روزگاریست

8 در عشق مرا خوشست با غم کز یار قدیم یادگاریست

9 ناچیده دلم گلی ز وصلش در باغ طرب اسیر خاریست

10 ای باد خبر به دلستان بر بر خاک درش گرت گذاریست

11 گر هست جهان میان دریا از دیده و از تو بر کناریست

عکس نوشته
کامنت
comment