دل را اسیر پیچش آن مو گذاشتیم از جویای تبریزی غزل 902

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

دل را اسیر پیچش آن مو گذاشتیم

1 دل را اسیر پیچش آن مو گذاشتیم پابند حلقه حلقهٔ گیسو گذاشتیم

2 چون غنچه گوئیا سرو زانوی ما یکیست سر در غم تو بسکه به زانو گذاشتیم

3 قندیل وار شیشهٔ دل را به یادگار بر پیش طاق آن خم ابرو گذاشتیم

4 آنیم که گوهر دل را ز شش جهت گردآوری نموده به یک سو گذاشتیم

5 کاری نکرده ایم کز او بهره ای بریم ما کار خویش با کرم او گذاشتیم

6 یارای کیست غیر اطاعت به درگهت در پیشگاه حسن تو زانو گذاشتیم

7 ما راست شش جهت گل شش برگ در نظر از هر طرف به کوی تو تا رو گذاشتیم

8 اظهار حال دل که زبان عاجزست از آن جویا به آن دو چشم سخن گو گذاشتیم

عکس نوشته
کامنت
comment