جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

ما را وصال دوست میسّر از جهان ملک خاتون غزل 681

غزل 681 ام از 1809 غزلیات

ما را وصال دوست میسّر نمی شود

1 ما را وصال دوست میسّر نمی شود دل جز به بوی زلف تو رهبر نمی شود

2 کاشانه دلم که ز هجران خراب شد بی پرتو جمال منوّر نمی شود

3 قند مکررست مرا یاد وصل تو زان روی ذکر دوست مکرر نمی شود

4 رخسار من ز هجر تو زر شد ولی یقین اسباب عشق بازی بی زر نمی شود

5 تا چند وعده ای به خلافم دهی بتا یک شب شب وصال مقرّر نمی شود

6 چون ابروی کجت ندهم وعده ی وصال چون قدّ خویش راست بگو گر نمی شود

7 جز درس عشق تو در مکتب خرد ما را به جان دوست که از بر نمی شود

8 هر شب خیال دوست مقامش دو چشم ماست دارم عجب که دامن او تر نمی شود

9 تا دیده ی را محلّ جهان بین نمی کنند در عالم وجود تو سرور نمی شود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ما را وصال دوست میسّر نمی شود

شاعر شعر ما را وصال دوست میسّر نمی شود چه کسی است ؟

شاعر شعر ما را وصال دوست میسّر نمی شود جهان ملک خاتون می باشد.

شعر ما را وصال دوست میسّر نمی شود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ما را وصال دوست میسّر نمی شود چیست ؟

قالب شعر ما را وصال دوست میسّر نمی شود غزل است

مضمون اصلی شعر ما را وصال دوست میسّر نمی شود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر