فارغیم ای عاملان حشر از عرفی شیرازی مثنوی 31

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

فارغیم ای عاملان حشر ز احسان شما

1 فارغیم ای عاملان حشر ز احسان شما کشت و کار ما نمی‌گنجد به میزان شما

2 نیست غم ز آلودگی ای سالکان راه عشق دست کوثر می‌فشاند گرد ایوان شما

3 آفتاب ما طلوع از مشرق یثرب نمود فارغیم ای مصریان از ماه کنعان شما

4 رفته‌رفته کار خود می‌ساختم ناپایدار گر بگشتی دستگیرم فیض احسان شما

5 شب گذشت و جام می لب تر نکردی زاهدا مجلس رندان ندارد طاقت شان شما

6 دست عدل ای سینه‌ریشان گر ببخشد مرهمی طاق کسری می‌کند چاک گریبان شما

7 عرض مال ای منعمان بر میکشان بی‌حرمتی‌ست خرج یک بزم شراب ماست سامان شما

8 از تبسم بر سر خوبان چرا منت نهند این ملاحت با نمک هست از نمکدان شما

9 سوخت عرفی از حجاب ناکسان کوی عشق شرم حرمت برنتابد روی مهران شما

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر