ما مرید راه عشقیم و جوانان پیر ما از جامی غزل 35

ما مرید راه عشقیم و جوانان پیر ما

1 ما مرید راه عشقیم و جوانان پیر ما التفات خاطر پیران بود تدبیر ما

2 زآب چشم ما کند زنجیر سازی باد آه تا کشد سرو قدت را پای در زنجیر ما

3 «والضحی » باشد کنایت زان دوزخ «والشمس » نیز در بیان حسن تو واضح بود تفسیر ما

4 خامه بشکستیم و لب بستیم از اسرار عشق کان نه در تحریر ما گنجد نه در تقریر ما

5 تیر تو غمزه ست و تیر ما دعای نیم شب تیر خود انداختی می کن حذر از تیر ما

6 گرز جیب گل نیاید نکهت پیراهنت باد در گلگشت بستان خار دامنگیر ما

7 گربرآن در رفت تقصیری زما اینک رسید اشک جامی تا بخواهد عذری از تقصیر ما

عکس نوشته
کامنت
comment