- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مائیم و کنج خلوت و سودای عشق یار ناصح تو کار خود کن و ما را باو گذار
2 جانها معطر و دو جهان پر نسیم شد تا برفشاند باد صبا زلف مشکبار
3 بازم خیال زهد مبادا برد ز راه ساقی مدار منتظرم جام می بیار
4 تا خانه کرد در دل من عشق مغ بچه گشتم ز فکر کفر و ز اسلام برکنار
5 زاهد که توبه میدهد از عاشقی مرا رویت چو دید می شود از توبه شرمسار
6 هربار رخ بشیوه دیگر نمایدم هر روز اگر جمال تو بینم هزار بار
7 هرکو قدم نهد چو اسیری برای عشق بازش بگو که با غم دنیا و دین چه کار