-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما با غم تو خرم و آسوده خاطربم زآن لب به کام ما شکری نی و شاکریم
2 غایب نه ز چشم جهان بین ما چو نور ا نو حاضری همیشه و ما با تو ناظریم
3 نظارگی به حیرته از آن صورتست و ما حیران جان نگاری کلک مصوریم
4 زآن دم که نام جام بر آن لب نهاده اند آن را که نیست معتقد باده منکریم
5 گفتم به دیر با تو رسم یا به کعبه گفت ما را به هر مقام که جوینده حاضریم
6 چون دید کز تطاول آن زلف بیقرار شوریده روزگار و پراکنده خاطریم
7 ببرید زلف و گفت به افسوس با کمال گر دیر میرسیم به خدمت مقصریم