ما را به جز از عشق تو، در خانه از سلمان ساوجی غزل 94

سلمان ساوجی

آثار سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

ما را به جز از عشق تو، در خانه کسی نیست

1 ما را به جز از عشق تو، در خانه کسی نیست بنمای رخ، از پرده که در خانه کسی نیست

2 بردار مه از سلسله تا خلق بدانند کز سلسله داران تو، دیوانه کسی نیست

3 فرزانه‌تر مردم اگر، زاهد و صوفی است ای دوست به دوران تو، فرزانه کسی نیست

4 در خلوت دل، ساختمت، منزل و آنکس گر دل نکند، منزل جانانه کسی نیست

5 خمار به اغیار مده، باده که خام است مطرب مزنش در، که در آن خانه، کسی نیست

6 سرگشته بسی‌اند، ولی، آنکه چو پرگار دارد قدمی ثابت و مردانه، کسی نیست

7 دلگرمی پروانه ده‌ای شمع که در عشق امروز، به جانبازی پروانه کسی نیست

8 سلمان، مطلب، یار که بسیار بجستند زین جنس، درین منزل ویرانه کسی نیست

9 یاری که به کامت برساند، ز دل خود در دور، به جز ساغر و پیمانه کسی نیست

عکس نوشته
کامنت
comment