ما در حریم مجلس عشاق محرمیم از کمال خجندی غزل 781

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

ما در حریم مجلس عشاق محرمیم

1 ما در حریم مجلس عشاق محرمیم با درد پار صاحبه و با ناله همدمیم

2 تا نوبت غلامی آن در به ما رسید هر جا که می رویم عزیز و مکرمیم

3 عاقل خبر نیافت که ما را طریقه چیست دیوانه پی نبرد که ما در چه عالمیم

4 در دور غصه های تو کان مستدام باد فارغ ز شادمانی و آسوده از غمیم

5 از خون چو غنچه گرچه دل مالبالست پیش لب و دهان نو خندان و خرمیم

6 دردسر طبیب گرانست بر سری ما را که خسته خاطر از آسیب مرهمیم

7 اگر حال درد ما نکنی باور از کمال از غم سؤال کن که شب و روز با همیم

عکس نوشته
کامنت
comment