- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چهل هندوانه، چو گوی ز برجد که کردیش غلطان ز چوگان سیمین
2 نه هر یک سپهری و، از دانه هایش سعود کواکب از آن همچو پروین
3 چو پستان شیرین، پرویز شترش چو خون دل کوهکن صاف و رنگین
4 گمان سر دشمنان تو کردم بسر گشتگان بسکه بودند سنگین
5 سراسر گرفتم بکف هر یکی را دو نیم از ره کینه کردم بسکین
6 زهر یک، دو فیروزه گون جام پرخون کشیدم بسر، تا شدم کام شیرین
7 الهی بود تا بود شادی و غم محب تو شاد و، عدوی تو غمگین