وصلت به آب دیده میسر از انوری ابیوردی غزل 144

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

وصلت به آب دیده میسر نمی‌شود

1 وصلت به آب دیده میسر نمی‌شود دستم به حیله‌های دگر درنمی‌شود

2 هرچند گرد پای و سر دل برآمدم هیچم حدیث هجر تو در سر نمی‌شود

3 دل بیشتر ز دیده بپالود و همچنان یک ذره‌ش آرزوی تو کمتر نمی‌شود

4 با آنکه کس به شادی من نیست در غمت زین یک متاعم این همه درخور نمی‌شود

5 گفتم که کارم از غم عشقت به جان رسید گفتی مرا حدیث تو باور نمی‌شود

6 جانا از این حدیث ترا خود فراغتیست گر باورت همی شود و گر نمی‌شود

7 گویی چو زر شود همه کارت چو زر بود کارت ز بی‌زریست که چون زر نمی‌شود

8 منت خدای را که ز اقبال مجد دین رویم از این سخن به عرق تر نمی‌شود

9 در هیچ مجلس نبود تا چو انوری یک شاعر و دو سه توانگر نمی‌شود

10 چندانک از زمانت برآید بگیر نقد در خاوران نیم که میسر نمی‌شود

عکس نوشته
کامنت
comment