جامی

جامی

جامی
جامی

نظاره جمال تو بیهوشی آورد از جامی غزل 90

غزل 90 ام از 3391 خاتمة الحیات - غزلیات

نظاره جمال تو بیهوشی آورد

1 نظاره جمال تو بیهوشی آورد وز یاد هر که جز تو فراموشی آورد

2 در دل شکست ناوک آهم چه حاجت است کز خط رخ تو رسم زره پوشی آورد

3 نبود بغیر عشق هنر چون کشی نقاب بس بی هنر که رو به هنرکوشی آورد

4 چون جام گیرد از لب تو کام رشک آن عشاق را به خون جگرنوشی آورد

5 مردم ز ناله کاش نهی بر دهان مرا مهری ز لعل خویش که خاموشی آورد

6 گر چون نهال تازه وتر، قدکشی به باغ در شاخ خشک میل هم آغوشی آورد

7 جامی چه سان به حال خود افتد که دمبدم هوشش برد غم تو و مدهوشی آورد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نظاره جمال تو بیهوشی آورد

شاعر شعر نظاره جمال تو بیهوشی آورد چه کسی است ؟

شاعر شعر نظاره جمال تو بیهوشی آورد جامی می باشد.

شعر نظاره جمال تو بیهوشی آورد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر نظاره جمال تو بیهوشی آورد چیست ؟

قالب شعر نظاره جمال تو بیهوشی آورد غزل است

مضمون اصلی شعر نظاره جمال تو بیهوشی آورد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی