-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نظاره کن در آینه خود را، حبیب من اما بشرط آنکه نگردی رقیب من
2 من از وطن جدا و دل من ز من جدا آگاه نیست یار ز حال غریب من
3 زین سان که درد عشق توام ساخت ناتوان مشکل زیم، اگر تو نباشی طبیب من
4 تا کی خورم غم و پی تسکین درد خویش گویم بخود که: در ازل این شد نصیب من؟
5 آزرده شد هلالی و آن گل نگفت هیچ: تا کی جفای خار کشد عندلیب من؟