1 وصال دوست بمحشر زبس یقین دارم بزندگانی خود چون رقیب کین دارم
2 برای اینکه بپوشم بعیب خود پرده هزار دلق ملمع در آستین دارم
3 چو خاتم لب لعلت مرا بدست افتاد چو جم دو عالم در زیر این نگین دارم
4 کنون که خرمن حسنت زمهر و مه چربید گمان مدار که پرواز خوشه چین دارم
5 حدیث زلف وی آشفته مینوشتم دوش بآستین همه گوئی غزال چین دارم
6 اشاره کرد بابرو زغمزه چشمش و گفت کمان کشیده بقصد جهان کمین دارم
7 نمود در ازلم جلوه ای و چهر نهفت بواپسین سر دیدار اولین دارم
8 باولین در کریاس عشق سودم سر که پا چو عیسی بر چرخ چارمین دارم
9 نماز و روزه و حج قبول از زاهد من و محبت حیدر عمل همین دارم
دیدگاهها **