تا شد سر غم گرم به طوفان از حزین لاهیجی غزل 654

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

تا شد سر غم گرم به طوفان من از اشک

1 تا شد سر غم گرم به طوفان من از اشک شد حلقهٔ گرداب، گریبان من از اشک

2 تا رفته گرامی گهر من ز کنارم چون دامن دریا شده دامان من از اشک

3 از بس که فرو ریخت ز مژگان من انجم شد صبح قیامت، شب هجران من از اشک

4 گفتم مگر از گریه برم کینه ز یادش ننشست غبار دل جانان من از اشک

5 آتش چو علم زد، دگر از آب چه خیزد؟ ساکن نشود سینهٔ سوزان من از اشک

6 خونابهٔ چشمم دهد از درد گواهی رسوای جهان شد، غم پنهان من از اشک

7 ویرانه حزین ، در قدم سیل چه سان است؟ افتاده چنان، کلبهٔ ویران من از اشک

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر